در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم مىنمود . خردى دنیا در دیدهاش وى را در چشم من بزرگ مىداشت ، و شکم بر او سلطهاى نداشت ، پس آنچه نمىیافت آرزو نمىکرد و آنچه را مىیافت فراوان به کار نمىبرد . بیشتر روزهایش را خاموش مىماند ، و اگر سخن مىگفت گویندگان را از سخن مىماند و تشنگى پرسندگان را فرو مىنشاند . افتاده بود و در دیدهها ناتوان ، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان . تا نزد قاضى نمىرفت حجّت نمىآورد و کسى را که عذرى داشت . سرزنش نمىنمود ، تا عذرش را مىشنود . از درد شکوه نمىنمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود . آنچه را مىکرد مىگفت و بدانچه نمىکرد دهان نمىگشود . اگر با او جدال مىکردند خاموشى مىگزید و اگر در گفتار بر او پیروز مىشدند ، در خاموشى مغلوب نمىگردید . بر آنچه مىشنود حریصتر بود تا آنچه گوید ، و گاهى که او را دو کار پیش مىآمد مىنگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتر است تا راه مخالف آن را پوید بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشى گرفتن . و اگر نتوانستید ، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن . [نهج البلاغه]
نویسنده: جواد شهبازی
امروز از روزهایی است که دوستان گرد خستگی را از سر و رو می تکانند!بالاخره این شماره هم آماده شد و به دست چاپخانه سپرده شد و تلاش بیوقفه چند ماهه دوستان به بار نشست!جا دارد از همه کسانی که با تلفنهایشان احوال مجلهشان را پرسیدند تشکر کنیم و این مژده را بدهیم که اگر چاپخانه هم بدقولی نکند تا چند روز دیگر مهمان خانههایشان شویم!طرح جلد شماره جدید را پیش کشتان میکنیم.
شنبه 103 آذر 3
امروز: 53 بازدید
دیروز: 19 بازدید
فهرست
[خـانه]
[ RSS ]
[شناسنامه]
[پست الکترونیــک]
[ورود به بخش مدیریت]
پیوندهای روزانه
آشنایی با نسیم وحی
لوگوی نسیم وحی
اوقات شرعی
لوگوی دوستان
لینک دوستان
آرشیو
اشتراک
طراح قالب
تعداد 148466 بازدید